"به نام خدا"
امشب یا بهتره بگم دیروز ظهر یکی از بهترین خبرای دنیارو شنیدم که
" داداجونجونی تو کنکور هنر مجاز شده "
براش دست زدم از ذوق نمیدونستم باید چیکار کنم
گوشی مامانی رو گرفتم عکس دادا رو بوس میکردم و براش ذوق میکردم
به غیر از من
بابایی و مامانیم خوشحال بودن
بابایی به مامان میگفت :
"من مطمین بودم با توکل به خدا قبول میشه"
از همه خوشحالتر حتما بابا جونجونی و مامان جون هستن
دادا جونم امیدوارم باز به همین زودی خبرای خوش دیگه ایم بهمون بدی
دادا جون دوست دارم شونصدتا
گاهی گمان نمیکنی و میشود
گاهی نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه بنام تو میشود!!!!
التماس دعا
تا بعد........
راستی دادا شیرینی من یادت نره!!!!!!!!!